نماینده؛ آیت الله محسنی ملایری (متوفی 1416ق) نقل می کرد: «مرحوم پدرم با میرزا علی آقای قاضی ملازم بود. وقتی به نجف رفته بودم مرحوم آقای قاضی فرمودند: پدر شما به ما خیلی نزدیک بود، ما برای همدیگر غذا می بردیم و لباس همدیگر را می شستیم. حالا آن حق بر گردن ما باقی است و تا شما در نجف هستید غذای ظهرتان به عهده من است.
از فردا دیدم ایشان در حالی که دو قرص نان و قدری آبگوشت پخته در میان سفره ای با خود آورد و پس از آن با اصرار و الحاح از من خواستند لباس هایی را که نیاز به شستشو دارد به او بدهم تا معظم له آن را بشوید! من ابتدا ابا کردم ولی اطرافیان فهماندند که حداقل یک دستمال کوچک هم که شده بدهید ایشان بشویند و الا آقای قاضی ناراحت می شوند. من ناچار شدم چند قطعه لباس خود را برای شستشو به ایشان بدهم ...
آیت الله سید علی قاضی، عالم و مجتهد، فقیه و اصولی است، فیلسوف است، ادیب و ریاضی دان است. عارف است، کوه است و لطیف و مهربان، راستی مگر کوه هم لطیف می شود؟ او می خواهد در تمام زمینه ها محبوبِ محبوبِ خود باشد.
و تجلی عرفانی او باید در اخلاقش نمود داشته باشد و اخلاقش باید زینت عرفانش باشد. می داند برای جامع و کامل شدن باید تمام زیبایی ها را در روح خود یک جا جمع کند که یار مشکل پسند است و تحلیه نشده محل تجلی قرار نمی گیرد. و می داند که هر چه معرفت بیشتر، حسن خلق تمام تر و هر چه حسن خلق بیشتر، معرفت کامل تر.
وی می خواهد شبیه ترین ها به مولایش باشد که پیامبر اکرم(ص) فرموده است: و إن أشبهکم بی أحسنکم خلقا (شبیه ترین شما به من خوش خلق ترین شماست.) بحارالانوار ج70، ص 296
نظر شما